اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 87 خرداد 21
اگراین ذکر را بگویی تا آخر هفته خبر خوشی می شنوی. حتما برای چند نفر بفرست وگرنه گرفتاری بدی برایت پیش می آید
اگر این دعا را نخوانی اتفاق بدی برایت می افتد و اگر برای 10 نفر نفرستی مصیبت بزرگی خواهی دید
اگر این پیام را برای چند نفر بفرستی به آرزویت می رسی
اگر پنج صلوات ختم کنی و این اس ام اس را برای پنج نفر بفرستی حضرت یونس را در خواب می بینی
اگر امام زمان را دوست داری و می خواهی از دستت راضی باشد بگو یا مهدی و برای شش نفر بفرست
اگر این پیام را send to all نکنی عمرت کوتاه می شود
این ها نمونه های پیامک هایی است که به تازگی بین گروهی از مردم به ویژه بعضی از جوانان رایج شده است و از آنجا که با احساسات، عواطف مذهبی و باورهای دینی مردم سر و کار دارد حالت قداست به خود می گیرد و رفته رفته باعث خرافه گرایی خواهد شد.
باید توجه داشت که این ها خرافاتی بیش نیستند و بر فرض محال اگر صحت هم داشته باشند، می توان گفت یک تجربه ی شخصی بوده و هیچ گونه مسئولیتی را برای دریافت کننده اس ام اس یا ایمیل و یا پیام های آفلاین و آنلاین ایجاد نمی کنند. این خرافه گرایی ها می تواند به سلامت دینی و روانی جامعه لطمه وارد کند.
هرچند خیلی از دریافت کنندگان از روی همان حس دینی و عاطفی و یا از ترس پیامدهای ناگوار و یا به امید نتیجه ی شیرین آن، اقدام به ارسال به دیگران می کنند، اما تردید نکنید که آغاز کننده ی این نوع توصیه ها تنها با همین هدف دست به این کار می زند.
سال ها پیش و قبل از آمدن تلفن همراه، اینترنت و سایر امکانات دیجیتالی، در حرم امام رضا علیه السلام و حرم حضرت معصومه علیهاالسلام و ... شبیه همین خرافات را بر کتاب های قرآن و مفاتیح می نوشتند که امام رضا به خواب یکی آمده و گفته مثلاً به زنان بد حجاب بگویید وارد حرم من نشوند؛ زیرا روح من با دیدن آنان می لرزد. هر کس این را بخواند باید روی 5 کتاب قرآن یا مفاتیح الجنان بنویسید و اگر ننویسد دچار سکته ی مغزی یا سرطان می شود و یا اتفاق بدی برای اطرافیانش می افتد. یکی این را دید و مسخره کرد و روی کتاب های حرم ننوشت، هنوز آخرهفته نشده بود پدرش را از دست داد.
همان ایام در حرم رضوی علیه السلام و در حالی که یک کتاب دعا با همین نوشته های جاهلانه، آن هم با خطی عجیب و غریب، جلویم باز بود و از این همه حماقت و ساده اندیشی تأسف می خوردم، با دوستی در این باره سر صحبت باز شد. او گفت: حالا چه اشکال دارد که آدم بنویسد؟ خب اگر درست بود که آدم به وظیفه اش عمل کرده و اگر دروغ و خرافه بود که چیزی را از دست نداده است.
گفتم: آقای محترم ! می دانی که تصرف در وقف و اموال دیگران حرام است؟ شما وقتی روی قرآن هایی که برای استفاده ی عموم وقف شده است، چیزی بنویسید کار حرام کرده اید. آیا شما حاضرید که برای ترویج یک مشت خرافه مرتکب حرام بشوید؟
بعد ادامه دادم: حیف که کار حرامی است و گرنه من هر روز به حرم می آیم و روی صدتا از این قرآن ها و مفاتیح ها می نویسم: من خواندم باور نکرده و نمی کنم و اصلاً این خزعبلات را قبول ندارم و منتظر می مانم ببینم تا آخر هفته چه اتفاقی برایم خواهد افتاد..!؟
و بعد اگر می شد فریاد را در نوشته بیان کرد فریاد می زدم که شما را به همه ی مقدسات دست از این همه بی عقلی و خرافه پرستی بردارید.....